غدیر

به نام يزدان پاك

درود و سپاس

شاخه اسلام ايراني

 

انجمن جوانان سپيد پارس


جشن فرخنده غدير را به همه ي هم ميهنان مسلمان شادباش مي گويد .

جشن قربان

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

شاخه اسلام ایرانی

 

انجمن جوانان سپید پارس

 

جشن فرخنده و بزرگ قربان را به همه ی هم میهنان

مسلمان ایرانی و همه ی مسلمانان پارسی زبان جهان

شادباش می گوید.

 

شادباش آذرگان

به نام يزدان پاک

 

درود و سپاس

 

شاخه باستان ایرانی

 

انجمن جوانان سپيد پارس

 

جشن بهيزک و خجسته آذرگان، جشن فروغ و آتش، جشن پيروزی

 سپنتَه بر اَنـَگرَه، جشن پاسبانی آتش، را به همه ی ايرانيان و همه ی

 آنانی که زير درفش فرهنگ ايران و ايرانی سودای اين آب و خاک

 دارند شادباش می گويد.

 

« آذرگان، جشنی از يادمان آخشيج»

www.oshihan.org  

 

ميراث خبر، گروه فرهنگ، آرزو رسولي _ ماه نهم سال و روز نهم ماه ايرانيان به نام آذر و به چم (معني) «آتش» ناميده مي شود. پاسباني اين ماه و اين روز به ايزد آذر واگذار شده است. روز آذر از ماه آذر به فرنود(دليل) هم زمان شدن روز و ماه جشني در ايران برگزار مي شد موسوم به «آذرگان» يا «آذرجشن». به روايت ابوريحان بيروني، در اين روز مردم به زيارت آتشكده ها مي رفتند.
امروزه اين جشن هنوز هم در ميان زردشتيان در روز نهم آذر گاهشمار(تقويم) زردشتي كه برابر با سوم آذر گاهشمار خورشيدی كشور است، برگزار مي شود و البته به جشن کوچکی همراه با اوستاخواني به ويژه خواندن «آتش نيايش» کم شده است.
«آتش نيايش»، نماز ويژه آتش، بخشي است از يسناي 62، بند 9 كه با اين واژگان(كلمات) آغاز مي شود: « نماز به تو اي آتش، اي بزرگ ترين آفريده اهورامزدا و سزاوار ستايش»
بودن نيايشي براي آتش اهميت اين عنصر را نزد ايرانيان روشن مي سازد. ايرانيان شاخه اي از هند و اروپايياني كه سده ها پيش از ميلاد، از سرزمين هاي سرد شمالي در جستجوي يافتن سرزمين هاي گرم، سرانجام در اين سرزميني كه پس ها «ايران» خوانده شد، زندگانی(سكني) يافتند، ارزش گرما و نور و آتش را بسيار بيشتر از ديگر مردمان درك مي كردند. آتش براي آنان نشان هر فروغی(نوري) است، نور خورشيد و ماه (آتش آسماني) يا اخگر(شعله) آتش سوزان و امروزه نور چراغ فروزان.
اهميت اين عنصر آن چنان بوده است كه در اساطير ايران، ايزدي براي آن در نظر گرفته اند. آذر / آتش / آتُر / آتَر ايزدي است كه او را ......
ادامه نوشته

مازندران بهشتی بی مانند اما خاموش .... !

 

به نام يزدان پـاک

 

درود و سپاس

 

 

مازندران بهشتی بی مانند اما خاموش .... !

« به شهر »

 

غـار کمربند

 

غـار آهکی است که پيشينه ساختار آن بر اساس فسيل های موجود در رگه های سنگ های آهکی بدنه غـار به دوره ی ژوراسيک می رسد، غـار کمربند در حدود 10متر درازا و 4متر پهنا دارد و بلندای آن تا سقف 5 متر است، نخستين بار کارلتون استانلی کون گمانه ايی برای بررسی بر ديواره غار حفر کرد، بر اساس کاوشهای 28لايه ايی که برای اين غـار در نظر گرفته شده است؛ از لايه 11تا27 معرف دوره ی فراپارينه سنگی است و آثار لايه های 1تا10 مراحل گوناگون نوسنگی(بدون سفال و با سفال) را نشان می دهد و بگونه کلی آثار بدست آمده از غار کمربند که شامل ابزارهای سنگی،مانند تيغه ها و تيغ های، ساخته شده از سنگ چخماغ و سنگ يشم و افزار های استخوانی ساخته شده از استخوان گوسپند،بز و گـاو می باشد، و نيز ظروف سفالی دست ساز معرف 4 دوره ی فرهنگی است که از گذشته به نو عبارتند از:

1-  ميان سنگی _  شکارگران فوک

2-  ميان سنگی _  شکارگران غزال

3-  نوسنگی بدون سفال   و 4- نوسنگی باسفال و پيشينه آن بر اساس آزمايش کربن-14    

9530 پيش از زاد روز مسيح بوده است .

 

 

گــوهر تپه

 

گوهر تپه يکی از محوطه های بزرگ تاريخی شمال ايران در روستای رستم کلای شهرستان بهشهر واقع شده است، اين تپه يکی از استقرار های پايان دوره ی نوسنگی است، با توجه به شرايط زيست بومی مناسب منابع سازه های سنگی و شرايط مناسب منطقه به سرعت مسير پيشرفت را پيموده ودر دوره ی مفرغ به شهری بزرگ با گستره ی نزديک به 50هکتار تبديل شد اين منطقه در دوره ی برنز ميانی و پس از طی روندی کند به بالاترين گستره ی خود رسيد، بقايای تدفين برنز متاخر بر روی لايه های برنز ميانی نشانه انتقای گورستان به خارج از منطقه مسکونی و کاهش گستره آن در اين دوره است ضمن آنکه تدفين هايی نيز از عصر آهن ميانی يافت شده است؛ از جمله آثار ديگری که در اين محوطه باستانی يافت شده می توان به سفال،افزارهای برنزی،مـُهر، افزارهای زينتی و ساختارهای مهندسی اشاره کرد.

 

عباس آباد بهشهر

 

مجموعه تاريخی عباس آباد بهشهر با فاصله 9کيلومتری جنوب شرقی بهشهر در ميان جنگلهای انبوه بر فراز بلندای البرز آرام گرفته است، شيب عمومی محوطه از جنوب به سمت شمال بوده و معماری دوره ی صفويه در آن بر اساس ساختار زمين شناسی و شيب عمومی آن شکل گرفته است و بلندای محوطه از دريا ميان 400 تا 560 متر دگرگون است.

اين مجموعه احتمالا در سالهای 1020 تا 1021 هجری همزمان با بنيان شهر اشرف البلاد(بهشهر) به دستور شاه عباس اول صفوی و بدست هنرمندان و مهندسان ايرانی ساخته شده است، مجموعه دارای آب بند،بنای مرکز مخزن آب بند،گرمابه،باغ،محور آبرسانی،دو برج آجری، محوطه گلباغ، آسياب آبی،ساختمان کاخ پادشاه صفوی، جاده های سنگ فرش و مراکز پيشه وری(کارگاههای پخت سفال و آجر) و نيز گورستان پيش از اسلام است.

نخستين فصل کاوش در عباس آباد در تير ماه 1379 به سرپرستی محمد جعفر نيکخواه انجام شد که در پی آن بجا مانده های گرمابه و بخشهايی از باغ شناسايی گرديد،کاوشهای انجام شده در شش فصل صورت گرفت که واپسين آن در سال 1383 خورشيدی و به منظور شناخت چشمه تامين کننده آب مجموعه انجام شد.

 

چشمه عمارت

اين چشمه، يکی از پر آب ترين چشمه های بلندای جنوبی بهشهر می باشد.

در زمان صفويه در اين محل عمارتی دو طبقه با نقشه مربع مستطيل به درازای 25 و پهنای 22 متر بنا گرديد،از طبقه نخست اين بنای دوطبقه، اکنون تنها جرزی بجامانده، در طبقه همکف و در مرکز بنا حوضی مربع شکل می باشد که بر روی آن سقف گنبدی داشت(کنون سقف فرو ريخته و روی حوض را پوشانده است) در چار سوی حوض بر روی هر گوش آن صفه ايی شکل گرفته و هر صفه دارای سه ورودی با نعل درگـاه هلالی و سه پنجره با طاق جناعی است که ورودی ميانی برای گذر آب بوده است؛ از ديگر سازه ای بنا يک چار ايوانی است که دو به دو با هم قرينه بوده و دارای اندازه و تزئينات يکسان می باشند و در دو سوی ايوان ها نيز اطاقهايی ساخته شده است، اين بنا که با عمارت شاه عباسی باغ فين و هشت بهشت قابل برابری است دارای زينت های کاشيکاری و نگاره گری در سر در ايوان ها و داخل صفه ها و پيرامون طاق ها بوده است(که امروزه بيشتر آنها از ميان رفته است) سقف اين بنا حدود 200سال پيش فرو ريخته و بنا بر اثر مرور زمان و عوامل محيطی و مهمتر از همه ويرانی های انسانی به شدت آسيب ديده است.

قابل يادآوری است که مهمترين ويژه گی بنا سيستم آبرسانی ويژه به خود آن است،آنگونه که گفته شده در ميان عمارت حوض چارگوشی بوده که آب را با کانالی به آن راهنمايی می نموده و از چار سوی حوض به وسيله ی جوی ها و حوضچه ها از داخل بنا به خارج روانه گرديده و وارد 4حوض خارج بنا در مقابل ايوان ها شده و از راه جوی ها و نهر های اصلی به خارج باغ راه می يافته؛ با توجه به کاوشهای انجام شده با استفاده از قوانين فيزيک و از راه تنبوشه های سفالی آب به طبقه بالا و به حوضچه پخش آب راه می يافته و سپس با استفاده از همين تنبوشه ها وارد حوضچه واقع در صفه های طبقه نخست گرديده و از بالا بگونه آبشار به چشمه ميانی و چار حوض بزرگ محوطه سرازير می شده است.

 

با سپاس انجمن جوانان سپید پارس ./