جشن فرخنده سوری
جشن فرخنده سوری
سرآغاز جشن های نوروزی بر همه ایرانی تباران همایون
به نام يزدان
⚜️وقتی ما بهترين راه شاد بودن را آموختيم، زيان رساندن و رنج دادن به ديگران را بهتر از ياد خواهيم برد⚜️
#زرتشت پیامبر
✳️ #جشن_سوری (چهارشنبه سوری)
🔰سوری: واژه پارسی سوری همان واژه سوريک در زبان پهلوی می باشد، که به چم(معنی) سرخ و سرخ رنگ است که اين جشن از برای آن جشن سوری خوانند که در آن آتش ميفروزند . آتش افروخته نيز سرخ است که نابود کننده بدی ها و پليدی ها و پالاينده ی آلودگی هاست
🔸چهارشنبه سوری: چهارشنبه نام يکی از ماه های تازيان است که پس از يورش به ايران جايگزين روزهای ايرانی است، در گذشته هر روز در ايران نامی ويژه که از زاب های(صفت های) خداوند است نامزد بود به مانند، هرمزد روز نخستين روز هر ماه بود و روز دوم هر ما بهمن روز و .... که روز سی ام و پايانی انيران روز می باشد و هر ماهی را که با روز آن يکی می شدند را ايرانيان جشن می گرفتند، مانند هفتمين روز هر ماه اَمرداد در ماه اَمرداد را جشن می گرفتند و يا نخستين روز از هر ماه هرمزد روز نام دارد و نخستين روز از ماه دی را جشن ديگان می ناميدند چرا که دی از ريشه دادار و به چم آفريدگار يکی از زاب های خداوند است، اما هفته که امروزه چنين شده است ويژه ماه های مهری (قمری) بود و تازيان ماه را به چهار هفته بخش می کردند و برای آنان چهارشنبه روز نحس و بد شگون بود؛ جاحظ در کتاب المحاسن و الاضداد در باره چهارشنبه می گويد: « وَالاربعاء يوم ضنک و نحس» که چهارشنبه يا الرابع روز نحس و بد شگونی است
🔹پيشينه چهارشنبه سوری
جشن سوری يکی از جشن های هندو ايرانی و آريايی است که به جشن های آتش ناموَر هستند که از آن می توان به سده، آذرگان و شهريورگان، نام برد استاد ذبيح بهروز بر اين باور است که « شب چهار شنبه سوری جشنی است مانند همه جشن های ايرانی که با اختر شناسی بستگی دارد و پيدايش آن همه بر بنیان دانش های گاهشماری است ؛ در هزاره دوم پیش از زايش مسيح ، زرتشت پيامبر ايرانی، بزرگ ترين گاه شماری جهان را حساب نمود و کبيسه پديد آورد و تاريخ های کهن را درست کرد، پس شبی را که زرتشت در 3743 سال پيش گاهشماری را درست کرد، به يادبود آن؛ همه ساله مردم جشن بزرگی برپا کرده و با آتش افروزی شادی خود را به آگاهی همگان رسانده اند و آن تا کنون، در يادمان چهارشنبه سوری و يا جشن سوری و شادمانی پايدار مانده است .
🔸هنگام اجرای جشن سوری در پايان سال، چه زمان بوده است ؟
آنچه روشن است در روز چها شنبه نبوده، چنانکه در بند های پيشين ياد شد در ايران باستان، شنبه،چهارشنبه ،جمعه و ... نبوده است و هر ماه کامل سی روز بوده؛ و هر سال دوازده ما؛ همانگونه که ميدانيم سال خورشيدی سیسد و شست و پنج روز و شش ساعت و اندی است ،و هر ماه سی روز و هر سال دوازده ماه ميشود سیسد و شست روز ؛ پس پنج روز مانده سال را گاهنبار يا گاسانيک می خواندند که ازگاثاها سرودهای زرتشت بود ؛ و اينپنج5 روز را که به 360 روز سال می افزودند را اَندَرگاه بهيزک يا پنجه وَِه می گفتند و نامهای اين پنج روز به نوبت : اَهنَود گاه، اَشتَود گاه، سپَنتمَدگاه،وُهوخشَتَرگاه و وَهيشتِوَشت گاه است.
آورده اند که يکی از برهان های اين اين جشن را در روز چهارشنبه برگزار می کنند اينست که چون مختار سردار نامور تازی به خونخواهی امام حسين بلند شد، چون دوستان را از دشمنان تميز دهد دستور می دهد که شيعيان بر روی بام های خود آتشی بيفروزند که اين روز برابر می شود با واپسين چهارشنبه سال که با جشن سوری ايرانيان همگام شده بود و از آن به پس ايرانيان نيز در چهارشنبه پايانی سال اين مراسم را به يادبود هر دو رخ داد در اين روز برگزار می کنند.
🔹چگونگی جشن
چون آتش و روشنايی نشان خداوند و پيروزی بود، آتش افروختن به سان پيروزی خدا بر اهريمن و بدی بوده، که کم کم رسم از روی آتش پريدن و خواندن ترانه هايی رواج يافت که شادروان استاد #پورداوود آن را زشت و توهين می داند:
« در جشن چهارشنبه سوری از روی شعله آتش جستن و ناسزايی چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن از روزگارانی است که ديگر ايرانيان مانند نياکان خود آتش را نماينده فروغ ايزدی نمی دانستند آن چنانکه در آتش افروزی جشن سده که به گفته گروهی از پيشينيان ، پرندگان را به قير و نفت اندوده، آتش می زدند از روزگاران پس از اسلام است»
🔰بر بنیان پژوهش ها انجام شده زمان باستانی جشن سوری را می توان در اين سه زمان جست:
🏷- در شب بيست و ششم از ماه اسپند؛ نخستين شب پنجه وه ی کوچک
🏷- نخستين پنجه وه ی بزرگ که پنج روز کبيسه است و نخستين شب و روز جشن هَمَسپَتمَدَم (روز آفرینش مردمان)
🏷-شب پايانی سال که ارجمندترين روز جشن همسپتمدم و جشن آفرينش مردمان است
در اين گاه مردم به رُفت و روب و تميز کردن خانه و زندگی می پردازند، به گرمابه می روند، پوشاک نو به تن می کنند و در اتاق ها به ويژه اتاقی را که تازه درگذشته ای در آن مُرده باشد را پر از نُقل و نبات و شيرينی و ميوه و گل و سبزه و کتاب مقدس نموده و افروزه (شمع) روشن و چوب های خوشبو در سفره اي می نهند و اسپند دود می کنند، کدورت ها و کينه ها را بر کنار می گذارند و به آشتی و دوستی در می آيند و به اميد آنکه چون روانان درگذشتگان فرود آمدند شاد باشند و برای بازماندگان نيايش و فراوانی از خدا خواهان باشند.
مردمان آزادند که نيکی و يا بدی را گزينش نمایند، اما داد و دَهش مردمی، گزينش نيکی و شادی و تندرستی و زندگی خوب و شاد زيستن برای خود و ديگران است؛ پس بکوشيم که با فرهنگ درست و نيک ايرانی «جهانی ايرانی و ايرانی جهانی» بيافرينيم. https://t.me/ShiirDall
🔰گوشه ايی از آداب و مراسم جاری و ويژه #جشن_سوری که در ميان بيشتر ايرانيان امروزی نيز رايج است
🔸آتش افروختن:
هيجان انگيز ترين و کهن ترين آدایب که از چارشنبه سوری مانده است آتش افروختن و بر گرداگرد آن چرخيدن و سرود و ترانه خوانی های شاد است که اينک در بيشتر ايران زمين برگزار می شود که امروزه از روی آتش پريدن و خواندن ترانه های زردی من از تو و سرخی تو از من نيز رواج بسيار دارد که همانگونه اشاره شد استاد پ.رداوود اين کار را توهين می دانند، پس از خاکستر شدن آتش چوب ها و بوته های سوخته شده را در کوزه ايی گرد آورده و از خانه بيرون می برند و در کنار ديوار می ريزند و آن کسی که آن را بيرون ريخته است در بازگشت به درون خانه در می زند؛ از درون خانه می پرسند که کيستی ؟ او پاسخ می دهد: منم می گويند: از کجا آمده اي؟ پاسخ می دهد: عروسی می پرسند: چه آورده ايی؟ می گويد: تندرستی.
🔹کوزه شکنی:
يکی از مراسم های رايج در جشن سوری و ديگر جشن ها مراسم کوزه شکنی است که امروزه نيز در اين جشن ها برگزار می شود به گونه ايی که مرد و زن از بلندايی و يا از پشت بام خانه کوزه ايی را به زمين می انداختند که آن بدان باور بود که درد ها و بلا های سال در اين کوزه گرد آمده است و با شکستن آن درد ها و بيماری و بد بختی از آن خانه دور می شود.
🔸فال گوش:
يکی از مراسم های سرگرم کننده و پر باور اين جشن که امروزه هم نيز در برخی از روستا های ايران رايج است مراسم فالگوش است که هرکه حاجتی داشته شب جشن سوری بر سر چهار راهی و يا پشت ديواری می ايستائ و با خود نيت می کرد و به سخنان نخستين رهگذری که از آنجا رد می شد گوش میداد و آن را به نيت خود تفال می زد و برای خود فال می گرفت .
🔹گره گشايی:
آنانکه گره در بختشان خورده بود و يا مشکلی داشتند در شب جشن گوشه دستمال و يا چارقدی را گره زده و بر سر راهی می ايستادند و نخستين رهگذری که از آنجا رد می شد آن گره را باز می کرد و او به اميد آنکه گره از کارش باز خواهد شد از او سپاس گزاری کرده و به پی کار خويش می رفت
🔸اسپند دود کردند:
اين رسم که بيشتر از سوی دختران جوان انجام می شد بدانگونه بود که به فروشگاه عطاری می رفتند و از فروشنده درخواست کُـندور kondor (نوعی چوب خوشبو که در بيشتر مراسم ها برای سوزاندن بکار می رود) می کردند زمانی که فروشنده میرفت تا کُـندور را بياورد آنان از فروشگاه بيرون می رفتند و به عطاری ديگری می رفتند و درخواست اسپند می کردند و همانگونه از فروشگاه بيرون می رفتند تا به فروشگاه سومی برسن آنگاه هم کندور و هم اسپند می خريدند و با خود به خانه می بردند
🔹آش بيمار:
اگر در خانه ايی بيماری بود در شب جشن برای درمان او آشی بر پا ميکردند تا بيماری آن به سال نو کشيده نشود و زود درمان يابد از برای همين صاحب خانه ايی که در آن بيمار بود به گونه ايی که شناخته نشود کاسه ايی را گرفته بر در همسايگان می رفت و آنان بنا به آداب رايج هر يک چيزی از نيازهای پختن آش در آن می ريختند، اگر در خانه ايی بيمار بود و يا کسی را در مسافرت داشت چيزی در کاسه نمی ريخت امروزه اين جشن گاهی نيز با نام « آش زين العابدين بيمار» در برخی روستاهای کشور رايج است .
🔸آجيل شيرين:
در شب جشن خوردن آجيل شيرين از ويژگيهای جدا نشدنی و ويژه جشن بود و اگر خواسته ايی داست برای برآورده شدن هر چه زود تر آن آجيلی را نذر کرده و در ميان ديگرا پخش می کردند که به آن آجيل مشکل گشا گويند که اين آدابی بسيار کهن هست که امروزه نيز در ميان زردشتيان رايج است که با آن لـُرک lork گويند .
❇️سخن پايانی :
آری، همانگونه که اشاره شد هيچگاه در آئين های ايرانيان گزارشی از ترقه، و افزارهای آتشزنه مهيب نبود ايرانيان با فرهنگ هيچگاه شُوند رنجش و آزار خود و ديگران نمی شدند و هرگز شادی را با وحشت و هراس و زيان و درد از ميان نمی بردند اکنون خوب است که ما آئين نياکانمان را در پی گرفته ايم ؛ مرمانی بی هويتند که از گذشته خود نا آگاه باشند؛ اما!! آيا براستی ما راه نياکانمان را درست پی گرفته ايم؟ و آن را پاس می داريم ؟
کافی است که يکبار شاد زيستن و درست شاد بودن بياموزیم آنگاه است که جهان و زندگی برايمان زيبا و فرح بخش می شود؛ و اين همان فرهنگ و نيک سرشتي است .
اگر ما فرهنگ و آداب غنی و کهن خويش را براستی بشناسيم و آن را بکار گيريم هرگز کسی شهامت توهين به ما را نخواهد داشت، بياييم از فرهنگ خويش در برابر توهين بيگانگان پشتيبانی کنيم ، آری همان فرهنگی که الگو و ريشه همه ی تمدن هاست همان فرهنگی که تازيان برای خوش يمن کردن و شاد کردن شب ناخجسته خود از آن بهره جسته اند؛ همان فرهنگی که در برابر هلنيسم و يونانی مآبی (چيره کردن فرهنگ يونان و روم بر تمدن های ديگر) و هجوم ددمنش ترکان زردپوست و مغولان و تازيان پايداری کرد و بر همه ی آن ها چيره شد و آن هم به يک برهان بود و آن نگهداری و نگاهبانی ارزشها و پايبندی به آداب و آئين های نیک گذشتگان بود .
ديوانگی است قصه تقدير و بخت نيست
از بام سرنگون شدن و گفتن از قضاست
پروين اعتصامی
به کوشش : #علیرضا_صادقی_امیری
دبیر انجمن جوانان سپید پارس
به نام خدا