پایگاه‌های میراث جهانی؛ محرک‌های گردشگری ایران

پایگاه‌های میراث جهانی؛ محرک‌های گردشگری ایران

صنعت گردشگری از مهمترین و سودآورترین صنایع مالی-فرهنگی در جهان است، رشد و توسعه رفاهی، امنیت و همچنین شتاب در مدرنیته، زندگی مردمان جهان را در هُنایش و تاثیر خود قرار داده و شیوه شتابزده‌ای از زندگی را به هازمان‌های بشری تحمیل کرده است که برآیند آن، خستگی و یکنواختی جریان روزمره است.

از سده گذشته، مردمان برای رهایی از یکنواختی راه نوینی برگزیدند که کم‌کم بدل به یکی از بزرگترین صنعت های پولساز و تبادل فرهنگی در جهان شد. هرچه پیشرفت های کالبدی و مدرنیسم جهش بیشتری یافت، علاقه و احساس نیاز به گردش و آشنایی با فرهنگ‌های دیگر نیز بیشتر شد.

رشد صنعت گردشگری تقریبا از چهار دهه پیش به اینسوی، شکل جدی‌تر به خود گرفت و صنایع، نوآوری‌ها، پیشه‌ها و دانش‌های تازه خلق کرد. برای نخستین بار پیمان‌نامه جهانی در تاریخ ۱۶ نوامبر۱۹۷۲ میلادی به تصویب کنفرانس عمومی یونسکو رسید که موضوع آن، حفظ و پاسداشت آن دسته از آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی بشری بود که اهمیت جهانی داشتند و متعلق به تمام انسان‌ها، فارغ از نژاد، مذهب و ملیت خاص بود.

برپایه این کنوانسیون کشورهای عضو یونسکو می‌توانستند آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی خود را نامزد ثبت در فهرست میراث جهانی کنند. در این پیمان‌نامه، آمده است که حفاظت و پاسداری از آثار فرهنگی و تاریخی پس از ثبت در سیاهه میراث جهانی با وجود باقی ماندن در حیطه حاکمیت همان کشور به عهده تمام کشورهای عضو نیز خواهد بود.

آثار و مکان هایی مانند جنگل، کوه، آبگیر، صحرا، بقعه، ساختمان، مجموعه و یا شهر که دارای معیارهایی چون: نمایانگر دستاورد بی‌بدیل از نبوغ هنری بشر، نمایانگر تبادل ارزش‌های بشری در یک محدوده‌ زمانی در درون یک حیطه فرهنگی جهان از لحاظ پیشرفت در معماری یا فن‌آوری، هنرهای یادمانی، برنامه‌ریزی شهری یا طراحی چشم‌انداز، گواهی بی‌همتا یا دستکم استثنایی بر یک سنت فرهنگی یا تمدن زنده یا از میان رفته، نمونه‌ای برجسته از نوعی بنا یا مجموعه‌ معماری یا فن‌آوری یا منظره که نمایانگر مرحله یا مراحلی در سرگذشت انسان، نمونه‌ای برجسته از یک سکونتگاه سنتی بشری یا استفاده از زمین که معرف یک یا چند فرهنگ باشد، در سیاهه میراث جهانی یونسکو به ثبت می‌رسند.

در این میان کشور کهن و تاریخی ایران سه سال پس از تصویب کنفرانس عمومی یونسکو در تاریخ چهارشنبه ۲۶فوریه سال ۱۹۷۵ به هموندی کنوانسیون میراث جهانی یونسکو درآمد و در سال ۱۹۷۹ چغازنبیل، پارسه(تخت جمشید) و میدان نقش جهان رابه فهرست میراث جهانی افزود.

ایران دارای جاذبه ها و معیارهای خاص تاریخی، فرهنگی و طبیعی است و به گونه میانگین در دارا بودن آثار تاریخی و طبیعی، در میان ده کشور نخست جهان جای دارد، از اینروی توانسته است آثار گوناگونی را در این سیاهه جهانی جای دهد و همچنان نیز بسیاری از آثار فرهنگی، تاریخی و طبیعی در صف پیوستن به این سیاهه هستند.

با ثبت هر اثر در هر زمینه در میراث جهانی یونسکو، شانس معرفی، شناخت و جذب گردشگری و همچنین مطالعات و اقدامات جهانی جهت مرمت و حفظ

آن اثر بالاتر می‌رود و پیرو آن با ورود هر گردشگر، چرخه مالی گسترده‌ای به گونه مستقیم و غیرمستقیم در زمینه‌های گوناگون فعال می‌شود، در واقع گردشگران سفیران تاثیرگذار برای تبادل فرهنگی و چرخ دنده‌های رایگان و توانمند در بنیان گردش و چرخه مالی برای هر کشور هستند.

تقریبا امکان آن بسیار پایین و بعید است که گردشگران ورودی به هر کشوری به بازدید از آثار تاریخی و طبیعی ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو علاقه نشان ندهند و از صنایع‌دستی و خوراک بومی آن منطقه بهره نجویند و با خُرده فرهنگ‌های محلی آنجا آشنا نشوند، در واقع امروزه انگیزش و بهره‌وری ثبت آثار میراث جهانی چیزی فراتر از حفاظت و نگاهداری کالبد یک اثر است،

میراث جهانی از مهمترین محرک‌های گردشگری در ایران و جهان است و از آنجا که کشورها و دولت ها کوشش میکنند تا شاخص‌ترین و برجسته‌ترین آثار خود را جهت نامزدی در این سیاهه ارائه دهند، بی‌گمان میزان خشنودی و جاذبه و علاقه برای بازدید از این آثار در میان گردشگران نیز بالا است. هرچه آثار ثبت شده کشورها در این سیاهه بیشتر باشد به پیرو آن، رونق گردشگری نیز افزون‌تر خواهد شد و ورود هر چه بیشتر گردشگر نیز به معنی چرخش بیشتر اقتصاد، افزایش اشتغالزایی و بالا رفتن تراز امنیت و رفاه است

در شرایط کنونی که جهان و بویژه صنعت گردشگری دچار بحران فراگیری ویروس کووید۱۹ شده است به جرات می‌توان گفت مهمترین اقدام برای ایجاد انگیزش برای راه‌اندازی دوباره این صنعت ارزشمند و پولساز، برجسته‌سازی، بازگشایی و معرفی محوطه‌های میراث جهانی با پروتکل‌های بهداشتی و عرفی استاندارد است. البته این معرفی‌ها و تبلیغات باید هوشمندانه و هدفمند باشد، باید جذابیت‌های جدید به مراه تضمین امنیت‌ مورد انتظار را در خود داشته باشد. قطعا با توجه به طولانی شدن مدت و فراگیری گسترده این بیماری پس از چندی، با تولید و توزیع داروهای درمانی و پیشگیری آن شوق و نیاز به سفر در مردم نیز دوچندان خواهد شد.

قرنطینه خانگی، افسردگی ها و فشارهای روانی ناشی از ماندن طولانی در خانه و یا نقاهت پس از بیماری این نیاز را ایجادخواهد کرد که به محض حل بحران یا عادی شدن فشار و گسترش بیماری، مردم به سفر بپردازند، در این میان مهمترین و جذابترین عامل ایجاد سفر آثار پایگاه های میراث جهانی هستند و نباید از شرایط و پیشآمدهای ایجاد شده دور باشند. بلکه باید خود را با نیازها و تغییرات به وجود آمده همسو کنند، چرا که اگر پایگاه‌ها و آثار نتوانند ایجاد انگیزش و جذب نمایند این صنعت دچار بحران مضاعف و طولانی مدت خواهد شد، سقوط صنعت گردشگری و زیر مجموعه‌های آن مانند صنعت خوراک و رستوران و مراکز اقامتی در کشور به معنی سقوط بخش بزرگی از اقتصاد و واحد های تولیدی و بیکاری چند ده هزار نفر است.

مدیران متولی و مسئولان تصمیم گیرنده، باید و الزاما این مهم را در دستور کار خود قرار دهند و یکی از مهمترین فاکتورهای ایشان در رونق دوباره گردشگری باید توجه جدی و اصولی و ویژه به پایگاه‌های میراث جهانی و پایگاه‌های شاخص ملی باشد، آثار میراث جهانی هر کدام بنا به اقلیم و دوره تاریخی و موقعیت قرارگیر، مجموعه‌ای از آثار کالبدی در کنار عناصر فرهنگی و اقتصادی هستند، در این میان بایسته است که بدنه حاکمیتی و اجرایی از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های گسترده انجمن‌ها و کنشگران فرهنگی در این حوزه بهره بگیرند و همکاری و مساعدت ویژه برای گذر از این بحران داشته باشد،

سازمان‌های مردم‌نهاد با پروایی به جایگاه اجتماعی و مردم‌محور بودن خود می‌توانند از مهم‌ترین فاکتورهای ایجاد امنیت و اعتماد برای جذب گردشگران باشند، همچنین با شناختی که از سلایق و خواسته‌های جوامع بومی و غیربومی دارند قطعا می‌توانند راهکارهای تاثیرگذار و کم هزینه‌تر با ضریب بالای بهره‌وری در کوتاه زمان ارائه کنند.

با وجود بحرانی که برای جوامع بشری و دنیای اقتصاد پیش آمده است، باید بیش از پیش آگاهانه، مسئولانه و هوشمندانه برای نجات و رونق صنعت گردشگری تلاش کرد، برای کشورهای متکی بر صنایع و منابع تک محصولی با سقوط قیمت نفت و تبعات ناشی از آن چاره‌ای جز معطوف‌سازی سیاست‌های اقتصادی در حوزه گردشگری نمانده است.

هرچند صنعت گردشگری در ظاهر شکننده و ناپایدار به نظر می‌رسد، اما بمحض آرام شدن تلاطم، هیچ صنعتی مانند آن توان بازپیرایی و بازسازی ندارد؛ چرا که در این صنعت پیش از منابع مالی، خلاقیت و تعامل انسانی و فرهنگی دخیل و درگیر است، پس هوشمندانه آن است که دستگاه‌های کلان اجرایی با همکاری نخبگان مدنی و گروه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد متخصص در حوزه‌های گوناگون، برای نجات و توان بخشی این صنعت، ورود کنند. بی‌گمان بحران پیش آمده چه با کمک دولت‌ها و چه بدون آن ها پس از چندی تغییر یافته و التهابات کاهش خواهد یافت. اما مهم آن است که در این جبهه دولت و بدنه غیردولتی چگونه به تعامل با یکدیگر و تقابل با مشکلات برآیند.

https://www.sedayemiras.ir/1399/03/06/%d9%be%d8%a7%db%8c%da%af%d8%a7%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%a7%d8%ab-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%9b-%d9%85%d8%ad%d8%b1%da%a9%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%af%d8%b1/

 

با سپاس

علیرضا صادقی امیری

دبیر انجمن جوانان سپید پارس و مسئول کارگروه «پیوند با پایگاه‌های میراث جهانی»

عضو هیات رییسه شورای هماهنگی تشکل های غیر دولتی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور

گردشگری نابسامان مازندران

به نام یزدان پاک

 

گردشگری نابسامان مازندران

امروزه گردشگری یکی از مهمترین ابزاری های دستیابی به توسعه پایدار و درآمدزایی محسوب میشود و تقریبا همه کشورهای توسعه یافته بخش بزرگی از سیاست های اجرایی و چشم انداز های آتی خود را بر بنیان آن تعریف نموده اند، گردشگری دارای بخش های گوناگون است که چنانچه درست و اصولی برنامه ریزی گردد هر یک از آن میتواند منبعی پایدار برای درآمد زایی و کارآفرینی باشد؛

زمانی که سخن از گردشگری به میان می آید، ذهنیت ها بیشتر بسوی گردشگران خارجی میرود، اما گردشگری داخلی و سفرهای درونی و میان استانی بخش بسیار مهم در امر ایجاد گردش مالی و بطبع کار و رفاه عمومی می باشد، اگر به آمارها و شمارگان جابجایی گردشگران داخلی پروایی شود و سرانه هر یک را حتا با مبلغی ناچیز بررسی نماییم ، گواه آن خواهیم بود که چه پول عظیمی در سطح کشور به گردش درآمده و چند هزار کار و پیشه مستقیم و غیر مستقیم دائمی و فصلی ایجاد شده است؛ استان های اباختری ایران و بویژه مازندران هر ساله پذیرای بسیاری از گردشگرانی داخلی و حتا خارجی میباشد که متاسفانه بیشتر ایشان ناآگاهانه ، غیرمسئولانه و پرشتاب بدانجا سفر میکنند، و مقصد اصلی بیشتر این گردشگران کناره های دریای مازندران(کاسپین) و جنگل های زیبا و بکر هیرکانی منطقه است، گردشگری بخودی خود سود آور و پول ساز است اما اگر درست هدایت نگردد موجب زیان و خسارت های جبران ناپذیری در حوزه های فرهنگی ، زیست محیطی و تاریخی شده و اقتصاد منطقه را به اقتصادی حبابی و ناپایدار بدل میکند؛ زیرساخت های گردشگری دارای شاخصه های بسیاری است که باید بدان توجه نمود، از این ویژگی ها میتوان مواردی همچو ایجاد ظرفیت های پذیرش، مانند توازن در جذب گردشگر با جاده های ورودی ، مراکز خدماتی و اقامتی ، مدیریت درست گردش مالی در سراسر منطقه و ماندگاری سرمایه های ورودی ، آموزش به بومیان و گردشگران جهت چگونگی برخورد با یکدیگر و قوانین سفر و همچنین مدیریت پراکنش حجم ورودی گردشگران در سراسر مناطق تعریف شده اشاره نمود ؛

متاسفانه با وجود توانمندی های بسیار بالا در جذب گردشگر در استان مازندران، مدیران و مسئولان استانی از کمترین توان و دانش برای ایجاد زیرساخت ها و هدایت گردشگری بهره مند می باشند، اگر با دانش امروز و تعریف نوین گردشگری به مازندران و دگر استان های همانند بنگریم به جرات میتوان گفت هیچ زیر ساخت اصولی برای پذیرش گردشگر و جذب و کم شتاب نمودن آن وجود ندارد

سستی و عدم منافع خواهی مسئولان و مدیران و بعضا طیف وسیعی از توده مردم ، باعث زیان های جدی و جبران ناپذیری به این سرزمین سبز ایران عزیز وارد نموده است، آلودگی رودخانه ها و دریای مازندران(کاسپین)، آتش سوزی و قلع و قمع بخش های بزرگی از جنگل های هیرکانی (که از سرمایه های میراث جهانی می باشد)، برداشت بی رویه پوکه های معدنی از دل رشته کوه های البرز و دماوند،خشکیده شدن تالاب های جهانی،قهر و انقراض گونه های جانوری و پرندگان، از بین رفتن مواریث چندهزار ساله تاریخی مازندران؛ از میان رفتن هویت اصیل و فرهنگ غنی مازنی، در تهدید قرار گرفتن زبان و ادبیات مازنی و تاتی (که بازمانده ی زبان فارسی میانه و پهلوی ساسانی می باشد) از نمونه های این آشفتگی و زیان های غیر قابل جبران می باشد .

بعنوان نمونه در تعطیلات پایان هفته شمار بسیاری از شهروندان استان های تهران و البرز بسوی استان های شمالی و مازندران روانه میگردند و از آنجا که جاده های دسترسی به این استان ها گنجایش پذیرش اینهمه از حجم گردشگر غیر منتظره را ندارند، بناچار منجر به ایجاد ترافیک سنگین و ایستا شده که شاید ساعت ها بدرازا بکشد، بارها پیش آمده است که یک مسیر چهار ساعته گاهی تا دوازده ساعت بدرازا کشیده و این درجا ماندن در ترافیک موجب ایجاد تنش های مقطعی و ناهنجاری های فردی شده و مطمئنا از لذت رفتن به سفر میکاهد و در طول مسیر نیز ایجاد خطر و تصادف میکند، سوای آن معطل ماندن بیش از بیست ساعت از چهل و هشت ساعت زمان سفر در ترافیک موجب آن میشود که گردشگران به نخستین مقصد دسترسی بسنده نموده و همانجا اتراق نمایند و تمرکز در یک منطقه بیش از ظرفیت و در منطقه ای بسیار کمتر از ظرفیت موجود بشود، در نتیجه تمرکز بیش از ظرفیت منجر به تخریب و خسارت های زیست محیطی و تاریخی و همچنین تبعات اجتماعی میگردد؛ و شتاب گردشگر را نیز دو چندان میکند، در این نوع از سفر، گردشگران نه تنها سودمند و درآمد زا نیستند بلکه مخرب و وندال نیز محسوب میشوند، حجم عظیم زباله های بجا مانده، تخریب محیط زیست، استفاده بیش از ظرفیت منابع عالی و ... از پیامد های ناگوار این نوع سفر است؛همچنین این مورد را نیز باید افزود که بسیاری از مالکان هتل ها و رستوران ها و خدمات گردشگری غیر بومی بوده و آن بخش از پول های هزینه شده نیز دوباره در مناطق و بانک های خارج از استان سرمایه گذاری میشود و عملا چیزی جز خطرات ترافیکی، تبعات اجتماعی،آلودگی هوا و محیط زیست و مصرف منابع عالی نصیب بومیان منطقه نمیشود.

بخش دیگری از این نابسامانی ها در عدم معرفی درست مازندران و توانمندی های فرهنگی و آیینی آن می باشد، در مازندران جشن ها و آیین های بسیاری وجود دارد که میتواند عاملی برای جذب و کم آهنگ نمودن شتاب گردشگر باشد، همچنین وجود صنایع دستی بکر و ارزشمند و خوراک های بومی و متنوع از دیگر پتانسیل های جذب گردشگر در این استان است، اما مدیریت کلان استان نه تنها در جهت گسترش و پاسداری از آن کوشش اصولی نمی نماید، بلکه در مواردی، وقعی هم بر آن نمیگزارد و هیچگونه حمایتی از آن هنر و یا آیین نمیشود، وجود آثار تاریخی بسیار ارزشمند و کهن و گاها بی نظیر در مازندران میتواند یکی دیگر از مهم ترین عوامل جذب گردشگر کم شتاب داخلی و خارجی باشد که متاسفانه این مسئله نیز مغفول مانده، و میتوان گفت که تقریبا میراث فرهنگی در مازندران هیچگونه درآمد زایی ندارد؛ چرا که هیچ بستر مدیریتی برای آن دیده نشده و بیشتر مکان های تاریخی یا به حال خود رها گشته اند یا کاربری غیر تاریخی دارند یا دسترسی به آن برای عموم مقدور نمی باشد، این در رویی است که در بسیاری از استان های گردشگر پذیر کشورمان از تک تک این بناها درآمد زایی میشود و همین جذب درآمد انگیزشی است برای پاسداری و صیانت از آن اثر تاریخی

 توان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری مازندران در برخورد با دگر دستگاه های اجرایی بسیار پایین و سست بوده و  در بسیاری از موضوعات، این اداره کل حتا توان احقاق حقوق حقه خویش را ندارد و از پیگیری بسیاری از موارد حقوقی خود نیز باز میماند؛ گردشگری در مازندران کاملا رها شده و نابسامان است و بنوعی بخودی خود پیش میرود، از وضعیت نابسامان زیست محیطی و خدماتی طرح های سالمسازی دریا گرفته تا کمبود هتل ها و مراکز اقامتی و عدم نظارت قاطع و درست بر سر قیمت های مصوب جملگی نشان دهنده عدم مدیریت اصولی و دانشی در مبحث کلان گردشگری است

 مازندران در زمره استان های با رشد بیکاری بالا قرار دارد، چگونه میشود با وجود چنین سرمایه های عظیم طبیعی و صنعت پولساز گردشگری این آمار در خور مازندران باشد؛ تنها سه درسد از سواحل دریای مازندران در اختیار گردشگران و عموم مردم بوده و بقیه آن در دست ارگان های نظامی یا دستگاه های دولتی، حکومتی ، بانک ها و یا در اختیار ویلا داران شخصی است، در حالی که آزاد سازی حریم دریا از قوانین مهم و اساسی کشور بوده و دریا جز اموال عمومی ملت محسوب میگردد که هیچکس اجازه مصادره و دست اندازی به آن را ندارد، وضعیت جنگل ها نیز به همینگونه است و دست اندازی و تخریب و ساخت و سازهای غیر مجاز و آلودگی زیست محیطی از بزرگترین مشکلات آن است

 علاوه بر همه آن موارد و مشکلات یاد شده، زیر ساخت های شهری نیز در خور جذب گردشگر نمی باشد، نبود الگو و طراحی مناسب شهرسازی، سیمای ناهمگون و غیر متعارف ساخت و سازها و نماهای مبتذل و غیر اصولی، نبود و یا کمبود موارد خدماتی مانند آبخوری ها و سرویس های بهداشتی استاندارد عمومی، نبود المان ها و نماد های هنری ، کمبود فضای های سبز شهری و ایستگاه های نصب چادر و اطلاع رسانی سفر از مهم ترین مشکلات گردشگران در شهرهای مازندران و دگر شهرهای کشور است، مطمئنا در بحث کلانی چون گردشگری تنها یک دستگاه یا اداره کل نمیتواند اینهمه مشکلات را مرتفع نماید و بتنهایی زیرساخت ها را آماده کند، و این مهم نیازمند همکاری و عزم همه دستگاه های همسو و ذینفع استانی بوده تا بشود به آن دست یازید؛ بنابراین ضعف ها و مشکلات موجود متوجه همه دستگاه های اجرایی می باشد و اگر براستی اراده بر این است که در راستای توسعه پایدار و پویا کشور گام برداریم باید همگان در این مهم یاری نمایند و سیاست زدگی و نخوت های درون سازمانی را بکنار گذاشته و حمیت و غیرت ملی را در دستور کار خود بگذاریم و بر بنیان دانش و اصول و با کمک مراکز و مشاوران کار بلد و با همکاری بدنه مردمی و سازمان های مرد نهاد و انجمن ها به این انگیزش والا دست یابیم.

علیرضا صادقی امیری

دبیر انجمن جوانان سپید پارس

 http://harfonline.ir/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%9B-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%86%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86/

📌  https://t.me/jspngo

 

برگزاری نخستین نشست مشارکتی نمایندگان انجمن های حوزه میراث فرهنگی و گردشگری با عنوان "پاسارگاد در مس

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

نخستین نشست ملی

پاسارگاد در مسیر توسعه‌ی پایدار

اولین نشست ملی پاسارگاد در مسیر توسعه‌ی پایدار با شعار «مشارکت جوامع محلی» در روز دوازدهم و سیزدهم اسفندماه در مجموعه‌ی جهانی پاسارگاد

نشست دو روزه‌ی پاسارگاد در مسیر توسعه‌ی پایدار با شعار «مشارکت جوامع محلی» در روز دوازدهم و سیزدهم اسفندماه در مجموعه‌ی جهانی پاسارگاد برگزار شد. این نشست که به همت انجمن جوانان سپید پارس، انجمن دوستداران یادمان‌ها و خانه فرهنگ جاودان با همکاری پایگاه میراث جهانی پاسارگاد برگزار گردید، جمعی از نمایندگان سازمان‌های غیردولتی و جوامع محلی حضور داشتند.

در آغاز نشست آقای صادقی امیری (نماینده‌ی کارگروه پیوند با پایگاه‌های میراث جهانی و دبیر انجمن جوانان سپید پارس) ضمن خوشامدگویی و تقدیر از حمایت انجمن‌های برگزار کننده و پایگاه میراث جهانی پاسارگاد توضیحاتی پیرامون ساختار و کارکردهای «شورای هماهنگی سازمان‌های غیردولتی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» و «کارگروه پیوند با پایگاه‌های میراث جهانی» که زیرمجموعه‌ی این شورا فعالیت می‌کند، عنوان نمودند.

علیرضا امیری صادقی نماینده کارگروه پیوند با پایگاه‌های میراث جهانی و دبیر انجمن جوانان سپید پارس

شورای هماهنگی سازمان‌های غیردولتی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که اولین مجمع عمومی خود را در پاییز سال ۱۳۹۴ خورشیدی در اصفهان برگزار نمود، مهم‌ترین اهداف و فعالیت‌هایش را پیرامون موارد ذیل تبیین نموده است؛ 

۱. پل ارتباطی میان انجمن‌های حوزه سه‌گانه میراث فرهنگی با سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور جهت کاهش مراجعات حضوری و صرفه‌جویی در وقت و هزینه و افزایش کارایی و اثربخشی بیشتر مطالبات و خواست‌های سازمان‌های غیردولتی. 

۲. ایجاد بستر مناسب جهت تقویت و توانمندسازی سمن‌های عضو در حوزه‌های عمومی، تخصصی و حقوقی و ارائه مشاوره‌های تخصصی به سازمان‌های غیردولتی.

۳. انتخاب نماینده از بین سمن‌های عضو جهت مطالبات، مکاتبات و حضور در مراجع تصمیم‌ساز در حوزه‌های مرتبط با میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری؛ مانند کارگروه‌ها و شوراهای اداری و شرکت در نشست‌ها و جلسات مراجع دولتی و عمومی غیردولتی جهت اظهارنظر و پیشنهاد راهکارهای مناسب و حضور در فرایند برنامه‌ریزی.

۴. ظرفیت‌سنجی در مناطق مختلف کشور که دارای جاذبه‌های تاریخی، طبیعی، گردشگری و فرهنگی می‌باشند،  در راستای دفاع و نگهداری از داشته‌های تاریخی، طبیعی و فرهنگی آن منطقه.

۵. تعامل با بخش‌های گوناگون قوای سه گانه و سایر سازمان‌ها و نهادهای جامعه مدنی و نیز شبکه‌ها و سازمان‌های غیردولتی همکار و هم‌راستا در سایر استان‌ها و هم چنین سایر کشورها در راستای اهداف و سیاست‌های شورا.

            ۶. برگزاری نشست‌ها، نمایشگاه‌ها، همایش‌ها و جشن‌های ملی و منطقه‌ای، در راستای اهداف و سیاست‌های شورا.

ایشان همچنین دلایل انتخاب پاسارگاد به عنوان اولین پایگاه جهانی به منظور شروع فعالیت‌های کارگروه را؛

ادامه نوشته

نخستین نشست مشارکتی نمایندگان انجمن های حوزه میراث فرهنگی و گردشگری با عنوان "پاسارگاد در مسیر توسعه

کانال تلگرامی آشنایی با انجمن جوانان سپید پارس : https://telegram.me/jspngo

 

برگزاری نخستین پاسداشت آیین کهن "تیرماه سیزده شو"


به نام یزدان پاک


نخستین پاسداشت آیین کهن "تیرماه سیزده شو"

گرامیداشت یادمان استوره آرش و نکوداشت فرهنگ حوزه اپاختر ایران


بنا به گزارش پیوندهای مردمی
نخستین پاسداشت آیین کهن "تیرماه سیزده شو"، گرامیداشت یادمان استوره آرش کمانگیر، نیایش ایزد باران تشتر و نکوداشت فرهنگ حوزه اپاختر ایران،  از سوی بخش ادب و هنر و بخش گردشگری انجمن جوانان سپید پارس، در تاریخ 11آبان1392 خورشیدی برابر با 11 اونماه 1525 تبری در شهرستان بابل برگزار شد، که بارش بسیار تند باران برگزاری این آیین کهن را تحت شعاع خود قرار داده بود، هرچند برخی ناهماهنگی ها از سوی دگر همیاران برگزار کننده نیز خدشه هایی بدان وارد نمود، لکن پاسدشت این آیین با وجود بارش شدید باران مورد پروایی دوستداران و با حضور مسئولان شهرستانی و استانی قرار گرفت، در این مراسم پس از تلاوت  قرآن و سرود جمهوری اسلامی،
"علیرضا صادقی امیری" دبیر انجمن جوانان سپید پارس، ضمن عرض خوش آمدگویی به باشندگان و ارج دانی از برگزار کنندگان و دگر نهادهای همیار در برگزاری این جشن کهن حوزه اپاختر ایران، به شرح کوتاهی پیرامون خاستگاه این جشن و همچنین به زمان برگزاری آن پرداخت، ایشان (با اشاره به بارش شدید باران که درست از سه ساعت پیش از آغاز مراسم تا ساعتی پس از آن باریدن گرفت بود) در ادامه افزود که باران خواهی یکی از

ادامه نوشته

جای خالی شادی....

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

بخش گردشگری

جای خالی شادی....

جشنواره کلیا بعد از دو روز، چهارشنبه دو آبان، به کار خودش خاتمه داد. اولین جشنواره نیشکر یا بهتره بگیم اولین جشنواره شادی تو قائمشهر..دیشب و شب قبلش تو محوطه برگزاری جشن، خودم و مردمی رو دیدم که نیازمندیم....نیازمند به شادی...نیازمند به شادی دسته جمعی...نیازمند به دیدن لبخند روی صورت همدیگه... دیشب با دیدن لبخندی که روی صورت خسته میانسالهای شهرم بود..با دیدن شور مداوم جوون ها و نوجون های شهرم..با دیدن پرسش های بی پایانی که بچه ها راجع به رقص های محلی از پدرو مادرشون می پرسیدن...فهمیدم که اگرچه کلی پروژهای عمرانی و شهرسازی روی زمین مونده و شهر به شدت به روبراه شدن زیرساخت ها نیاز داره...ولی گاهی گم کرده ای مثل شادی میتونه کمی حالمون رو بهتر کنه و امید رو به قلبهامون برگردونه..امید به اینکه با تلاش و امیدواری و شادی..شهرهای ما هم آباد خواهد شد.


زهرا میرزایی کوتنایی

سرپرست بخش گردشگری


با سپاس

پیوندهای مردمی-انجمن جوانان سپید پارس

بخش گردشگری- انجمن جوانان سپید پارس

سرپرست بخش: زهرا میرزایی


جشنواره کلیا در قائمشهر برگزار شد

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

بخش گردشگری

جشنواره کلیا در قائمشهر برگزار شد

بالا خره اولین جشنواره بومی محلی کلیا  پس از حرف وحدیث های فراوان  برگزار شد.

در آیین افتتاح جشنواره که از در ورودی پارک و با حضور مسئولان اجرا شد موسیقی گوشنواز مازندرانی ها که با دف و قره نی و نقاره همراه بود لبخند شعف و رضایت را بر لبان مردم نشاند و همگام با مسئولان به سمت محل جشنواره گسیل شدند . بندبازی،اجرای لحظه به لحظه موسیقی مازندرانی،حرکت دسته جمعی مردم به سوی غرفه های جشنواره بسیار دیدنی بود.

خوشبختانه این مراسم با استقبال مردم همراه بود و حاضرین همگی اذعان داشتند برای قائمشهر چنین برنامه هایی نیاز و ضرورری می باشد



با سپاس

پیوندهای مردمی-انجمن جوانان سپید پارس

بخش گردشگری- انجمن جوانان سپید پارس

سرپرست بخش: زهرا میرزایی

برگرفته از: قائم خبر

گزارش دومین جشنواره تابستانی صنایع دستی و گردشگری پاسارگاد

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

بخش گردشگري 

بنا به گفتۀ علیرضا صادقی امیری-دبیر انجمن جوانان سپید پارس این جشنواره از سوی انجمن جوانان سپید پارس باهمکاری و همیاری مدیریت مجموعه ميراث جهانی پاسارگاد، پایگاه پژوهشی مجمومه میراث جهانی پاسارگاد و شرکت تولیدی فرش و گلیم دستباف "ترنج بافت پارسه گرد" به مدت یک هفته در راستای دستیابی به انگیزش "گردشگر کم شتاب" در مجموعه میراث جهانی پاسارگاد برگزار گردید، در این جشنواره بخش های گوناگونی گنجانده شده بود که مورد استقبال پرشور گردشگران قرار گرفت:

- غرفۀ صنایع دستی و دستباف‌های بومی و عشایری
- چرم دوزی
- خوراک‌های ایرانی
- پخت نان عشایری
- گارگاه نگارگری کودکان
- کارگاه آموزش گلیم بافی برای گردشگران
- کارگاه آموزشی میراث فرهنگی-طبیعی

در کارگاه‌های یاد شده، 916 تن از شهرهای گوناگون کشور به مدت یک ساعت در کارگاه آموزش میراث فرهنگی-طبیعی و 32 تن در کارگاه آموزش گلیم بافی شرکت نمودند، همچنین نزدیک به 120 تن از شرکت کنندگان در کارگاه آموزش میراث فرهنگی طبیعی برگۀ ویژه کارت "دوستدار میراث" را که به کوشش انجمن جوانان سپید پارس و مدیریت مجموعه جهانی پاسارگاد تنظیم گردیده بود را درخواست نموده‌اند که به نشانی آنان فرستاده خواهد شد! در پیرامون برگزاری این جشنواره مبلغ 130هزار تومان برای کمک به آسیب دیده‌گان زمین لرزۀ آذربایجان‌شرقی گردآوری شده است.

گزارش تصویری دومین جشنواره تابستانی صنایع دستی و گردشگری پاسارگاد

ادامه نوشته

من و تو ... اهورا ...

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

انجمن جوانان سپید پارس

بخش گردشگری

من و تو... اهورا...

 

داشتم بر میگشتم خونه خیلی خسته بودم برا اینکه زودتر برسم یه کوچه میون بر انتخاب کردم.

کسی نبود خیلی خیلی ساکت بود تو حال خودم بودم که متوجه یه نور شدم خوب که دقت کردم فهمیدم نور آتیشه که چنتا بچه 4 - 5 ساله روشن کردن و دورش نشستن...

یاد خودم افتادم که وقتی بچه بودم چقد به آتیش علاقه داشتم پیش خودم فکر کردم این تصادفی نیست این علاقه این میل به روشن کردن آتش...

تو همین حال مادر بچه ها رسید یه خانوم چادری سر بچه ها داد زد آتیش رو خاموش کرد و بچه ها رو با خودش برد...

امشب از اون کوچه رد شدم و فقط خاکستر نیمه روشن اون آتیش رو دیدم و جای خالی بچه ها...


با سپاس

بخش گردشگری- انجمن جوانان سپید پارس

سرپرست بخش گردشگری- علی رضا صادقی امیری (دارا)

دبیر بخش گردشگری- مهندس شیرین مهرابی

www.jsp.parsiblog.com

 

شب چله

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

انجمن جوانان سپيد پارس

بخش گردشگری

 

می ستاییم مهر را
آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن
با هزاران چشم بر ایرانیان می نگرد
نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد
آن که مردمان را از نیاز و دشواری برهاند

(اوستا - مهر یشت)

شب چله در آیین مهر

همان گونه که در پیش آمد، شب چله زاد روز ایزد مهر یا میترا است. نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه ی گاهشماری میترایی است و حدود چهار سده پس از مبدا میلادی به وجود آمده، ادامه می‌دهد. کیش مهر (میتراییسم) تاثیر گذارترین آیینی است که پس از مهاجرت آریاییان در زمان فریدون به اروپای کنونی رفت و ردپای آن را در همه ی ادیان جهان می توان مشاهده کرد.
کلمه ی یلدا واژه ای سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، چهارسد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به 25 دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباس و کلاه مُغان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره ی بالای آن هم یادگاری از کیش مهر و فرهنگ ایرانی است.
ابوریحان بیرونی، مبدا سالشماری تقویم کهن سیستانی را از آغاز زمستان ذکر کرده و جالب این که نام نخستین ماه سال در تقویم سیستانی نیز «کریست» بوده است.
منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار - خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند (که هنوز هم حامیان سرمایه‌داری لجام گسیخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود می‌دانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.

با سپاس

بخش گردشگری ــ انجمن جوانان سپيد پارس

سرپرست بخش گردشگری ـ عليرضا صادقی اميری (دارا)

دبير بخش گردشگری ـ مهندش شيرين مهرابی

www.jsp.parsiblog.com

نخستين بيانيه حقوق بشر

به نام يزدان پاک

 درود و سپاس

انجمن جوانان سپيد پارس

بخش گردشگری

نخستین اطلاعیه ی حقوق بشر در جهان 

 

منشور کورش بزرگ در موزه ی بریتانیا

منشور حقوق بشر کوروش بزرگ __ موزه بريتانيا

ادامه نوشته

آغاز به کار بخش گردشگری

درود بر شما مهرورزان بر شما ایرانیان راست پندار.

نخستین باری است که قدم به گذرگه زیبایتان میگذارم با امید به اینکه بتوانم در بخش گردشگری شما 

زیبااندیشان فعالیت داشته باشم.

 با سپاس بی پایان شیرین...