شادباش اسپندگان

به نام یزدان پاک

اسپندارمذ روز از ماه اسپند باستانی برابر با 29 بهمن ماه خورشیدی جشن فرخنده و همایون اسپندگان یادمان و گرامی داشت جای گاه والای زن و همسر ایرانی بر همه ی همسران و مادران ایرانی و پارسی زبانان جهان خجسته باد

 

جشن مهرورزی ( اسپندگان ) - 29بهمن ماه خورشیدی - انجمن جوانان سپید پارس

با سپاس

 پیوند های مردمی - انجمن جوانان سپید پارس

 www.jsp.parsiblog.com  

سوگواری ماه صفر

به نام یزدان پاک

 

سال روز درگذشت پیامبر گرامی اسلام و همچنین شهادت دو پیشوای بزرگ شیعیان جهان، بر همه ی هم میهنان مسلمان ایرانی شکیبایی و بردباری باد

درگذشت پیامبر اسلام و شهادت امام حسن 

شهادت امام رضا

با سپاس

پیوندهای مردمی - انجمن جوانان سپید پارس

www.jsp.parsiblog.com

دومین نشست سران پنج گانه کارگروه استانی سازمان جوانان مازندران

به نام خدا

 

درود و سپاس

 

کارگروه تاريخ،گردشگري و زيست بوم

شوراي داوري

 

 

بررسي و تاييد نمايه هاي در دستور کار

 

 

دومين نشست سران پنج گانه  کارگروه هاي استاني سازمان جوانان مازندران جهت بررسي و تاييد نمايه هاي پيشکشي و در دستور کار جاي گرفته سازمان جوانان مازندران درروز يکشنبه 18/11/1388 خورشيدي از ساعت 14 تا 17 در ساختمان شماره دو استانداري استان مازندران با باشندگي سران پنج گانه کارگروه ها، کارشناس و مسئول سمن هاي سازمان جوانان مازندران و جانشين مديريت ارجمند سازمان جوانان استان مازندران برگزار گرديد، در اين نشست پنج نمايه براي بررسي پيشکش شوراي داوري گرديد که چهار نمايه پذيرفته و يک نمايه نيز بفرنود روشن نبودن چگونگي انجام و زمان برگزاري و درست نبودن خرجکرد ها و بودجه ي پولي در شوراي داوري استان رد شد؛ همچنين نمايه ي دومين جشنواره ي « خوان نوروزي » که از سوي کارگروه تاريخ،گردشگري و زيست بوم با همکاري انجمن جوانان سپيد پارس و موسسه آيندگان سبز پيشکش شوراي داوري استان گرديد با بدست آوردن نمره و امتياز در خور نياز از سوي شوراي داوري سران پنج گانه کارگروه استاني پذيرفته گرديد .

 

باشندگان در نشست :

 

سرور گرامي مهندس رحماني/ جانشين مديريت ارجمند سازمان جوانان مازندران

بانوي ارجمند فاطمه شکري / کارشناس و مسئول سمن هاي سازمان جوانان مازندران

بانوي ارجمند فائزه پيروز  / رئيس کارگروه امور اجتماعي سازمان جوانان مازندران

سرور گرامي صادقي اميري/ رئيس کارگروه تاريخ،گردشگري و زيست بوم سازمان جوانان مازندران

سرور گرامي ملايي  / رئيس کارگروه فرهنگ،هنر و تربيت بدني سازمان جوانان مازندران

سرور گرامي حاج آقا عطاريه / رئيس کارگروه اعتقادي و مذهبي سازمان جوانان مازندران

سرور گرامي حاجي پور / رئيس کارگروه پژوهش و فن آوري سازمان جوانان مازندران

 

با سپاس

پيوندهاي مردمي – کارگروه تاريخ،گردشگري و زيست بوم

برگرفته از : www.hte.blogfa.com

هفتمین نشست شش ماهه دوم

به نام يزدان پاک

 

درود و سپاس

 

انجمن جوانان سپيد پارس

شوراي مرکزي

 

 

برنامه ريزي و زمان بندي

 

 

هفتمين نشست شش ماهه ي دوم، بافرنام برنامه ريزي و زمان بندي انجام کارهاي دومين جشنواره «خوان نوروزي » در روز شنبه 17/11/1388 خورشيدي از ساعت 16:30 تا 18:30 در دفتر انجمن جوانان سپيد پارس، با باشندگي هموندان اين انجمن برگزار گرديد، در اين نشست پس از پيشکش برنامه و زمان بندي هاي از پيش برنامه ريزي شده از سوي شوراي مرکزي به هموندان؛ و پس از يک دگرگوني در زمان برنامه ي گروه اجرايي، شرح وظايف کارها و زمان انجام آن به هموندان پيشکش و به پذيره ي همه ي هموندان باشنده در نشست رسيد. که پس از تاييد اين نمايه در شوراي داوري کارگروه هاي استاني سازمان جوانان مازندران از تاريخ 10/12/1388 خورشيدي کار آغاز مي گردد .

ايدون باد .

 

باشندگان در نشست :

 

سرور گرامي عليرضا صادقي اميري/دبير شوراي مرکزي،سرپرست شاخه ایران باستان و بخش گردشگري

سرورگرامي ميثم شفاهي/جانشين شوراي مرکزي،سرپرست شاخه ايران پس از اسلام و بخش ادب و هنر

سرور گرامي محمد پوروطن بابلي/ شوراي مرکزي و سرپرست بخش ديده ور سازه هاي کهن

بانوي ارجمند هدي نقي زاده  / دبير بخش ادب و هنر

بانوي ارجمند عاطفه خليلي سواد کوهي / دبير بخش ديده ور سازه هاي کهن

بانوي ارجمند دلارام شير زادي / نويسنده انجمن و سرگروه بخش ديده ور سازه هاي کهن

سرور گرامي رضا خليل پور اميري  / مدير تدارکات اردويي و هموند شاخه ايران باستان

سرور گرامي سعيد چاوشي اميري   / هموند بخش ديده ور سازه هاي کهن

سرور گرامي حسين آل مهدي اميري   / هموند بخش ديده ور سازه هاي کهن

سرور گرامي حسين حبيبي     / هموند بخش ديده ور سازه هاي کهن

بانوي ارجمند فاطمه حسيني    / هموند بخش ديده ور سازه هاي کهن

بانوي ارجمند عاصفه خليلي سوادکوهي   / هموند بخش ديده ور سازه هاي کهن

بانوي ارجمند پريسا داودي عزيزي  / سرگروه بخش ادب و هنر 

بانوي ارجمند زهرا رضايي روشن    / هموند بخش ادب و هنر

بانوي ارجمند فاطمه اسماعيل پور    / هموند بخش ادب و هنر

بانوي ارجمند منيژه داداش نيا        / هموند بخش ادب و هنر

سرور گرامي محمد ولي ا...پور     / هموند شاخه مهرورزان رَغ (زيست بوم)    

 

با سپاس

پيوندهاي مردمي – انجمن جوانان سپيد پارس

www.jsp.parsiblog.com

دوران کهن

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

انجمن جوانان سپید پارس

بخش ادب و هنر

برخورد شرق با غرب

اسکندر مقدونی با لشکر کشی به سوی شرق بر تمامی سرزمینهای تابع دولت هخامنشی دست یافت و این دولت را بر انداخت(330ق.م). شاید اسکندر فکر تلفیق تمدنهای ایرانی و یونانی را در سر داشت،اما مرگ نابهنگام به او مجال نداد که این فکر را تحقق بخشد،ایران و سرزمینهای خاوری به دست سلوکوس سر سلسله سلوکیان افتاد.نخستین فرمانروایان سلوکی بسیار کوشیدند تا در قلمرو خویش وحدتی نظیر امپراتوری هخامنشی به وجود آوردند،آنها برنامه وسیعی را  برای اسکان مهاجران یونانی و مقدونی به اجرا گذاشتند و اسکندریه ها و شهر های دیگری چون انطاکیه(در سوریه)و سلوکیه(در عراق)بنا کردند.اما قدرت سلوکیان بیشتر در بخشهای مرکزی و غربی امپراتوری تمرکز یافت، زیرا نواحی شرقی همواره زیر فشار قبایل بیابانگرد قرار داشت.

پارتیان آریایی نژاد از همین قبایل بیابانگرد بودند. پارتیان ریشة آریایی داشتند و از دیر باز به صورت چادر نشین در استپ های بین دریای خزر و دریای آرال می زیستند،آنان سوارکاران و جنگاوران ممتاز بودند.  ابتدا در شمال شرقی ایران استقرار یافتند و دولت اشکانی را بنیان گذاشتند(حدود 250ق.م)از زمان تشکیل دولت اشکانی تا تبدیل آن به یک قدرت بزرگ در برابر روم بیش از یک قرن طول کشید. اشکانیان بر سرزمینهای وسیعی میان هند و آسیای صغیر استیلا یافتند ولی هیچ گاه نتوانستند امپراتوری متمرکزی چون امپراتوری هخامنشی پدید آورند.

در دوران تسلط سلوکیان- و حتی پس از آنکه اشکانیان بر جای آنها نشستند، زبان و ادبیات و هنر یونانی در سراسر آسیای غربی اشاعه یافت.در یک جو التقاط گرایی برخی خدایان یونانی به مجموعه ایزدان ایرانی افزوده شدندو یا آمیختگی در صفات آنان رخ نمود.یونانی مآبی-هلنیسم چنان تاثیر عمیقی گذاشته بود که بعداً برخی از شاهان اشکانی روی سکه ها خود را(یونان دوست) می خواندند،اما دیری نگذشت که سلوکیان مجبور شدند به سنتهای قومی و گرایشهای ملی مردم سرزمسنهای مفتوح توجه نشان دهند،بدین سان به موازات جریان یونانی مآبی. روند(ایرانی شدن) فاتحان نیز رخ نمود.

از میانه سده اول میلادی جریان پیروی از سرمشقهای یونانی متوقف شد و نشانهای از بازگشت به سنتهای شرقی بروز کرد.شاید رونق اقتصادی در جامعه پارتی و خارج شدن هنر از انحصار نخبگان دلیل این تغییر بود،در شرایط تازه نوعی(ملی شدن هنرها)توام با احیای عناصر کهن ایرانی پدید آمد،البته کاربرد این عناصر در قلمرو وسیع اشکانی از سوریه تا آسیای میانه یکسان نبود، به سخن دیگر هنر پارتی هیچ گاه به سبکی یکپارچه نظیر سبک درباری هخامنشی دست نیافت.

 تمام رخ نمایی. خشکی و صلابت پیکر ها،آذینگری و پرداختن به جزئیات در جامعه و جواهرات از ویژگیهای هنر پارتی به شمار می آیند.سابقة روش روبرونمایی درآثار قدیم تر و از جمله در مفرغینه های لرستان وجود داشت.اما این روش در هنر پارتی در ارتباط با صورتگری اهمیت خاص یافت (تمام رخ نمایی با نگاهی خیره به سوی مقابل شگردی برای ابهت بخشیدن هر چه بیشتر بر صاحب تمثال شناخته شده است،اجرای تمام رخ ممکن است در یک صحنه همراه با بازنمایی نیم رخ باشد، جزئیات جامه می تواند مقام دولتی یا سابقه اجتماعی و خانوادگی فرد را آشکار سازد،در مورد انواع مختلف جامه که در آثار هنری آن دوران نشان داده شده است.متداول ترینشان روپوشی کمردار و سر راست تا بالای زانو بود که روی شلوار کیسه ای می افتاد،این جامه دو تکه خصوصا برای اسب سواری بسیار مناسب بود و مصرف عمومی داشت.

هنرمند پارتی به جزئیات جامه و آرایه های شخصی افراد بیش از زیبایی خود آنها اهمیت می داد،اما علاوه بر این.او سطح جامه ها را با انواع مختلف نقوش انتزاعی می آراست،بدون آنکه به موارد استفاده اصلی این نقوش توجهی داشته باشد.نکتة با اهمیت این است که کاربست دلخواه نقوش سبب نقش آفرینیهای تازه ای شد که نهایت تکامل آنها را بعدها در هنر اسلامی می بینیم.هنرمندان پارتی(نقش دایره ای انباشته از دسته های پیچک را دو نیم کرده و آن دو را پشت بر پشت هم گذارده و از مجموعشان عنصری تزیینی ابداع کردند که بعداً  اسلیمی خوانده شد).

گچبری رنگی و نقاشی دیواری  از هنر های رایج در عصر اشکانی بودند.آثار بر جای مانده در نواحی مختلف قلمرو وسیع اشکانیان ‍مؤید این امر است،محتملاً اسلوب دیوارنگاری بر گرفته از غرب و در اینجا با گچبری تلفیق شده بود.سطح دیوار های گچی.همچون سطح جامه ها. با تکرار و در هم بافتن نقوش التاقی آرایش می یافت.گچبران علاوه بر طرحهای هندسی از نقش مایه های تصویری نیز استفاده می کردند، این نقش مایه ها مشتمل بودند بر حیوانات شکار شده وزنان برهنه و پوشیده که منشا یونانی- رومی داشتند.از بقایای رنگمادة روی گچ پی می بریم که نقش ها به ترتیبی خاص بارنگهای مختلف پوشانیده می شدند.

نقاشان پارتی دیوارها و سقفها را با تصاویر مذهبی یا دنیوی می آراستند.اما یک سبک واحد را در نقاشیهای پراکنده منسوب به این عصر نمی توان یافت،اگر در نظر داشته باشیم که امپراتوری اشکانی هرگز از وحدت فرهنگی کامل برخوردار نشد. گوناگونی سبک چه در نقاشی و چه در هنرهای دیگر پذیرفتنی خواهد بود.در واقع نقاشیهای پارتی بیشتر از این جنبه اهمیت دارند که ریشه سنتهای نقاشی بعد از اسلام را در آنها می توان یافت.

هرتسفلد باستان شناس آلماني  بقاياي چند دیوار نگاره را در ويرانه هاي كاخ  كوه خواجه (سيستان)كشف كرد و آنها را متعلق به سده اول میلادی می دانست.بنا به گزارش هرتسفلد ی طاق قوسی در کاخ مزبور با نقشمایة یونانی ا اِرُس(خدای عشق) سوار بر اسب و آذینهای گلسرخی آرایش یافته بود.بر روی یک دیوار تصویر 3 مرد-شاید 3 ایزد-در جامه یونانی دیده می شد(یکی از آن کلاهخود پردار بر سر داشت).در یک نقاشی نیمه ویران که ظاهراً صحنه جلوس شاه و شهبانو را نشان می داد.شیوة پارتی در شکل جامه و نوع آرایه ها قابل تشخیص بود.نکات قابل توجه در این نقاشیها عبارتند از:تجسم پیکرها در نمای روبرو(البته چهرها غالباً سه رخ هستند)بازنمایی پیکر زن(که در نقاشی هخامنشی نایاب بود)بر هم نهادن پیکر های مجاور به منظور القای عمق و رنگ گزینی متنوع(شامل سفید و سیاه و انواع آبی .بنفش.قرمز.و زرد اخرایی).از سوی دیگر ملاحضه می کنیم که دیوارنگار کاخ کوه جواجه به رغم اثر پذیری از یونانی مآبی و یا جریان تازه تر یونانی-رومی. روش بازنمایی دو بعدی با رنگهای تخت و خطوط شکلساز سیاه را به کار برده است.این روش اهمیت خاص در زیبایی شناسی ، طبیعت گریز) ایرانی دارد و در طی قرنها پایدار می ماند.

جالب اینکه نقاشیهای دیواری  مکشوف در مناطق  باختری قلمرو و اشکانیان ویژگیهای هنر پارتی را به طرزی بارزتر نشان می دهند.دیوارنگاره های موسوم به (میترادر نخجیر گاه)در کاوشهای باستانی دورا-اُروپوس/سوریه پیدا شده که بسیار شرقی تر از نقاشیهای کوه خواجه است.طرز نشستن میترا بر روی اسب و در حال تیراندازی شکل لباس او زین ویراق اسب حیوانات گریزنده و منظره ای با چند گیاه منفرد خصوصیات ایرانی این نقاشی را تایید می کنند.

جهان رومي نسبت به قراردادهای تثبيت شده در نقاشی پارتی بی تفاوت بود.اما پس از تجزیه امپراتوری روم و تشکیل امپراتوری مسیحی بیزانس(اویل سده پنجم.م)وضعی کاملاً متفاوت پدید آمد.در این زمان که جهان بیزانسی بر اساس سنت های یونانی و شرقی شکل می گرفت .انگیزة رجوع به  الگوهاب شرقی و عمدتاً پارتی نیز ایجاد می شد.دیوارنگارة دیگری نیز در دورا-ا ُروپوس مدرکی در این باره به دست میدهد.حضور قواعد هنر پارتی در هنر بیزانسی بقای سنتهای کهن ایرانی و بسط آنها به سوی غرب را اثبات می کند، اما نشانة استمرار این سنتها را به نحوی بارزتر  در خود ایران و آسیا میانه می یابیم.

 

با سپاس

پیوند های مردمی - انجمن  جوانان سپید پارس

سرپرست بخش ادب و هنر: مهندس میثم شفاهی

دبیر بخش ادب و هنر: کارشناس هنر، هدی نقی زاده

برگرفته از: نقاشی ایران از دیرباز تا امروز

 

مسجد جامع بابل

به نام یزدان پاک

درود و سپاس

انجمن جوانان سپید پارس

بخش دیده ور سازه های کهن

 

مسجد جامع بابل

مقدمه                                                                                                                                  

هنگامی که ازمراکزمذهبی سخن می گويیم ذهن ما متوجه به مقابر و زیارتگاه هاومساجدمی شود.  تقریبا در هر مرحله از مناطق شهری یا روستایی یک مسجد در بسیاری از روستاها تکیه وسقارخانه ها وجود دارد. عمده ترین دلیل این موضوع آن است که شیعیان ایران توجه و اراده خاصی به ائمه اطهار و فرزندان ایشان داشته و دارند.                        

تکیه ومساجد شهرها و روستاها بیشترین آثار برجای مانده ازمعماری دوران اسلامی هستند و به علت توجه مردم و تقدسی این بناها ازآسیب های جوی در امان مانده اند و هر بار مردم مشتاقانه برای مرمت و بازسازی آن می کوشند.    

مساجد از اماکن مذهبی هستند که تاریخ آغاز بنای آنها را مربوط به پذیرش تشیع وعمومی شدن آن در بین ایرانیان می دانند. اولین مسجد در زمان پیامبراکرم(ص) در شهر مدینه و بدست انصار ساخته شد.این مسجد به شکل مربع و مصالح آن از خشت و سنگ لاشه بود؛ حتی سر بنای آن و ستون های آن از درخت نخل بود.                              

                            

مسجدجامع بابل

 این مسجدرا ابتدا مازیار ابن قارن درسال1023ه.ق بنا کرد و در دوره صفویان این مسجد نوسازی شد و دردوران فتحعلی شاه براثر زلزله خراب شد و به فرمان این پادشاه درسال1225ه.ق به مباشرت میرزا محمدشفیع صدراعظم توسط میرمحمدحسین، متولی آن دوباره بنا شد.(به گفته دیگر دراوایل دوران قاجاربناگشته) سبک معماری این بنا به شيوه اصفهاني است كه معماری آن مربوط به دوران صفویه که درآن زمان دراوج تمدن بود می باشد. تقسیمات نود در این بنا کاملا مشاهده می گردد؛ سقف ها سفالی و دیواره ها آجری است که  تزئینات نیز بر روی آنها تعبیه می گشت.        

البته قسمت هایی از نمای این مسجد با مصالح امروزی مرمت گشته که هرگزحال وهوای معماری سنتي قدیم رابدست نیاورده است. 

    

مسجد جامع بابل _ انجمن جوانان سپید پارس _ نگاره : ح.حبیبی امیری

                                                                                                                       

مشخصات معماری                                                                                                                     

سردر   

مسجدجامع امروزی دارای دو سردر ورودی شرقی وغربی است که درب شرقی آن در تمام اوقات بسته است وکاربردی ندارد و شبستان های آن قسمت کاربرد چندانی ندارند و ازآنها به جای انباری مسجد استفاده می کنند. سردرغربی که  به دوفضای  سرپوشیده و هشتی مانندی ختم می شود و بالای سردرغربی  آیات  و عبارتی برگرفته ازسوره مبارکه((اعلی)) می باشد که بر روی کاشی نوشته شده است و کتیبه آن از دیوار جنوبی شروع می شود وسپس به دیوارهای غربی و شمالی سردر میرسد.                                                                                                                    

کتیبه ديگري بر سردر مسجد جامع باخط بسیارخوش ثلث و بافت کاشی می باشد که ابیاتی  بدین شرح برآن حک شده است:                                      

ستوده میر محمد حسین پاک نهاد   **** که هست تولیت کعبه زین جهان نشاد     

بعهد دولت خاقان  عهد  فتحعلی  ****چه شد ز زلزله این محترم  بنا  ویران               

به  اهتمام  تمام  سعیش   گشت**** هزار باد  فزونتر  ز  اول  آبادان               

کتیبه دیگری در قسمت شمالی سردر غربی  موجود میباشد که بدین  مضمون می باشد:                                      

 ((در روزگاری  همایون  که  دست ستم  در زنجیر عدل بسته بود به فرمان جم خدم ، محمد شاه قاجار عالیجاه فضلعلی خانا حاکم مازندران شد اجازه خبازی را  بخشید  هر کس  مطالبه نماید لعن ابدی گرفتار شود)).                   

در ابتدای ورودی با هشتی غیر منتظمی که فقط دارای دو محورتقارن عمود برهم می باشد مواجه می شویم که سقف این بنا کاربندی شده است و تاحدود زیادی برگرفته ازکار بناهای نواحی مرکزی ایران می باشد.                                 

صحن حياط

یکی از عناصر مهم  معماری  مسجد صحن  و حیاط  است که به  دلیل  پیروی از طرح  و نقشه اولین مسجد جهان«مسجدالنبی» طرح  مربع یا مربع مستطیل است که مسجد جامع  دارای  حیاط  مربع مستطیل  است و فضای  آزاد و روحانی را برای  واردین  به مسجد ایجاد می کند.که در واقع  شکل و فرم و عناصر تزئینی  ابتدا در همین صحن و حیاط  به نمایش درمی آید و ماهنگام ورود به مسجد بسیاری ازعناصر معماری و تزئینات  وابسته به معماری را یکجا مشاهده  می کنیم در بیشتر مساجد سعی می شود حضورآب در وسط حیاط که مظهر پاکیزگی و نظافت است قرار بگیرد اما در مسجد جامع  یا در مساجد دیگر  بابل حوض آب  وجود ندارد ولی به جای حوض از شیرهای  آب که در قسمت شبستان سردر ورودی  آن  قرار دارد استفاده  می کنند.                                                                    

صحن مسجدجامع که به عتیقی بارفروش معروف است 396  مترمربع  است . درازای حیاط  مسجدجامع  شرقی وغربی است و در طرف شمال و جنوب آن ساختمان است . ازساختمان نمای حیاط برای قرائت قرآن کریم و مراسم ها و از قسمت هایی  از این ساختمان که به خیابان راه دارد مغازه های زیادی احداث  شد که به نظر می رسد از این مسجد به جای استفاده از اماکن مذهبی و فرهنگی بیشتر به کارهای اقتصادی روی  می آورند. اما  ساختمان جنوبی این مسجد بیشتر به خواندن نماز جماعت اختصاص یافت در این قسمت پرده ای  نصب کردند برای قسمت زنانه و زنان درآن نماز می خوانند و دارای سقف آجرنما و هلال های بسیار زیبایی در آن قرار دارد اما متاسفانه ساختمان شمالی آن کاربری چندانی ندارند و بعنوان انبار و آبدارخانه  از آن  استفاده  می شود.                                                                

ایوان

بدون تردید زیباترین وعالی ترین ایوانها درمساجد و بناهای اسلامی ایران مشاهده می شوند و ایوان تقریباً بلند و متناسب با بنا ساخته می شد.ایوان مسجدجامع بابل  که جلوی آن را پنجره های آلومینیوم گذاشته اند میان دو جرز قرارمی  گیرد و پشت ایوان به طرف جنوب گنبدی مسجد و محراب آن است.                                                                  

گنبد مسجد جامع

گنبدها  یکی  ازعلائم  معماری  اسلامی هستند که متنوع ترین آنها در مساجد بکار گرفته شده اند. گنبدهای اصلی مسجدجامع  پشت ایوان و دو طرف آن هشت گنبد کوچک كه با گل اندازي با آجر تزيين شده و یک گنبد اصلی که در چهار طرف این بنا قرارگرفته اند که سه طرف هریک ازاین گنبدها طاق های جناغی است که برستون ها  و جرزهای  آن متکی  است. و با كاشي كاري تزيين شده كه نام ائمه روي آن نقش بسته است.

شبستان مسجد جامع

هر مسجد دارای  شبستان است ؛ این شبستان ها که در چهار طرف مسجد قرار دارد و این موضوع  بستگی  به اعتبار نمازگذاران آن مسجد دارد؛ فضاهای سرپوشیده ای هستند که دارای ستونهای یک شکل وموازی و به صورت آجرنما به صحن  راه  دارند.سقف شبستان ها به صورت  قوس شکل بوده و این  قوس ها به صورت عرق چین ظاهرشده اند که جلوه خاصی  به خود نمایان کرده اند و سنگ مرمر به ابعاد 55×65 در شبستان مسجد جامع به خط  نستعلیق  وجود دارد.

شبستان مسجد جامع امروزه بیشترکاربردهای  انباری  گرفته  است؛ ازبعضی شبستان های داخل مسجد به جای کتابخانه  و در بعضی ازقسمت ها از جاکفشی استفاده می کنند وازشبستان های حیاط آن از دو قسمت برای گرفتن وضو استفاده  می کنند.                                                                                                                                   

محراب مسجدجامع

محراب  که  نشان دهنده  قبله مسلمین است و درواقع نقطه عطف مسجد است ؛زیرا فلسفه ایجاد مسجد علاوه  بر ابعاد سیاسی، اجتماعی،  اقتصادی آن ادای  فریضه واجب نماز است که هرمسلمان ملزم به انجام  آن است. شاید هرمسجد عناصر تشکیل دهنده خود مثل صحن و مناره و گنبد را نداشته باشد اما حتما ًباید  محراب  را  دارا باشد. این مسجد دارای پنج محراب است  و این محراب  با کاشی کاری های  متنوع ، زیبایی  خاصی  به خود اختصاص داده است و محراب های مسجد در ضلع جنوبی آن قرار دارد. کاشی کاری  محراب  مسجدجامع  یک تکه و با تناسباتی زیبا نمونه های بسیارعالی درمعماری ایران هستند و معمولا از یک محراب که پایین تر از سطح زمین است در مواقعی استفاده    می شود که در حیاط نیز نمازگذارانی جهت انجام فریضه حضور داشته باشند.در بالای هر کدام از محراب ها پنجره هایی بعنوان روزن قرار دارد.        (روزن در بنا های سنتی  فقط جهت تهویه هوا بکار گرفته می شدند.)                        

مناره مسجد جامع

مناره ها بناهایی هستند در قالب برج مانند و باریک که معمولا ًدرکنار مساجد و بقاع متبرکه برای گفتن اذان ساخته   می شوند. درگذشته مناره ها نقش میل راهنما را درکنار جاده ها و ابتدای شهرها وکنار مساجد ایفا می کردند. مناره مسجد جامع در ضلع غربی آن و در سر در ورودی مسجد قرار دارد، این مناره به صورت منفرد و مصالح  آن ازخشت  بوده است.اتاقک بالای این مناره که از جنس چوب بوده بعلت آب و هوای مرطوب منطقه دچار پوسیدگی و تخریب شده است تعویض و اتاقک دیگری از جنس چوب بجای آن نهاده شد.                                                           

کاشی کاری مسجد جامع

به طور کلی نقش کاشی درایران بسیار مهم واساسی بوده است،زیرا غالب بناهایی که از شاهکارهای معماری ایران محسوب می شود بخش عمده زیبایی و شکوه خودرا ازکاشی کاری های مسجدگرفته اند. این کاشی کاری به صورت خشت و معرق کارشده و یکی ازویژگی های تزئینات معماری ایران کاشی کاری است که در نهایت استادی وتلفیق رنگها باهم  دردیوارهای جانبی و ایوان ها خودنمایی می کند. کاشی کاری در محراب های مسجد جامع هم جلوه خاصی به آن داده است.اشعاری باخط خوش ثلث روی قسمت های کاشی نوشته شده است که شامل کتیبه سردر غربی مسجد جامع با خشت کاشی کاری محمد مهدی 1230 ه.ق.                                                                                 

درحال حاضرهم به صورت نمای آجری کارهایی در دیوارها و قسمت هایی از شبستان انجام دادند که با اعتراض مردم و میراث فرهنگی به صورت نیمه کاره رها شد و اگر بخواهند از این نما استفاده  کنند به نظر می رسد که بافت قدیمی این مسجد از بین می برد؛ همانطورکه گفته شد درتمام مساجد بابل به خاطر اینکه بارفروش نام گرفت مغازه وبازارهای زیادی درنزدیکی مسجدوجودداردکه اگر به همین صورت پیش رود تمام اراضی این منطقه را تصرف خواهند کرد. در درب ورودی مسجد جامع بازار سرپوشیده ای قرارداردکه قدمت زیادی دارد؛این بازار در تمام روزهای هفته برقراراست وحدود از ساعت 6 صبح شروع وتا عصر خاتمه می یابد.که درتمام این مدت علاوه بر جلوگیری از نمای بنا به طریق های مختلف دیگر بر بنا اثر مخرب می گذارد.                                                                               

قوس در مسجد جامع بابل

عموم قوس های این بنا از نوع پنج و هفت کند میباشد البته قوس های دیگری نیز در این بنا بکار رفته که در زیر به شرح آنها می پردازیم:                                                                                                                    

قوس های بکار رفته در سردرها و شبستانها:

در ورودی های مسجد در قسمت بیرونی از  قوس پنج و هفت کند  و در قسمت درونی از قوس کلیل آذری استفاده شده است . در شبستانهای  ورودی  از قوس پنج و هفت کند  استفاده شده است در بنای جنوبی مسجد نیز اکثرا از قوس پنج و هفت  در طاق ها استفاده شده است بجز یک قوس که  در ورودی اصلی بناي جنوبي قرار دارد  از نوع  کلیل کمشی می باشد. اما دربنای شمالی از قوس های کلیل کمشی،کلیل آذری و پنج و هفت در زدن رف استفاده شده است.

(رف در بناهای سنتی برای سبک کردن دیوار وبعنوان تاقچه اجرا می شد.)                                                     

کش یا خفت

در این مسجد نیز مانند دیگر بناهای قاجاری از کش  در بین طاق ها استفاده شده است به این دلیل از کش استفاده می کردند که بتوانند از رانش طاق جلوگیری و ایستایی آن را افزایش دهند و معمولا کش را از چوب سپیدار انتخاب می کردند.                                                                                                                               

کاربندی و تزیینات

 کار بندی در بناهای سنتی ایران هم نقش نیارش وهم نقش تزیینی دارد و در اکثر طاق های این بنا  از کاربندی استفاده شده است و بر روی برخی از کار بندیها  اسماء مبارکه  با خط  کوفی  بوسیله گل اندازی با آجر تزیین نمودند.دراکثرجاهای این  بنا از گل اندازی جهت تزیین استفاده شده است که جلوه خاصی در بنا ایجاد می کند.          

گل اندازي با آجر

گل اندازي يك عنصر تزئيني است كه در اكثر بناهاي اسلامي ديده مي شود وبا ايجاد  اختلاف سطح آجر با بدنه اصلي بنا اين  عنصر زيبا را  خلق  و بنا را تزئين مي كنند .در مسجد جامع بابل نيز اين عنصر در بالاي و داخل طاق ها  و حتي در داخل گنبد ها  هم ديده ميشود                                                                                                    

 عوامل تخریب

علل فرسایش درطول زمان،ده ها و سدها سال بعد از احداث یکی از عوامل تخریب بناهای تاریخی در مازندران خصوصاً بابل به علت میزان بالای نم و رطوبت وبارندگی در فصول زمستان،پاییز و بهار در منطقه و شهر می باشد.                  

عموماً به علت شکستگی سفال سقف بنا و ریزش باران (رطوبت نزولی) از سقف به طبقات وآسیب دیدن چوب های نقش دار،شیرسرهای بناها،دیوارها،تعمیرات کاه گل،نقش های گچی وگچ بری می باشد.علت دیگرآسیب دیدگی بناها از پی بناها(رطوبت صعودی)است.به علت اینکه سطح آب زیرزمینی درشهربابل واطراف آن بالا می باشد،نم و رطوبت به پی بنا وتا ارتفاع حدوداً 5/1 متر ازآجرها وتعمیرات آن را تخریب کرده و باعث ترک خوردگی بنا می شود.چون ملات این بناها ازگل وآهک است باکوچکترین نمو رطوبت ازهم پاشیده و باعث آسیب دیدگی ساختمان می شود.علت دیگر آسیب بناها؛حوادث طبیعی ازجمله:سیل،زلزله و باد می باشد.از دیگر عوامل آسیب،خالی از سکنه بودن بسیاری از بناهای تاریخی می باشدکه در اختیار صاحبان و بلا استفاده می باشد بعلاوه که این امرباعث رفت وآمد افراد بیگانه به داخل بنا و تخریب آن نیز می شود.ساخت وسازجاده ها و خیابان هایی که احداث شده نیز مانع از جریان و ورود     آب های زیرزمینی به طرف رودخانه ها شده که خود از عوامل تخریب وآسیب دیدگی بناهای تاریخی بابل ازجمله مسجدجامع می باشد.   

با سپاس

پیوندهای مردمی – انجمن جوانان سپید پارس

سرپرست بخش دیده ور سازه های کهن : محمد پوروطن بابلی

دبیر بخش دیده ور سازه های کهن : کارشناس مهرازی، عاطفه خلیلی سوادکوهی

پژوهش و گردآوری : کارشناس مهرازی، حسین حبیبی امیری ( هموند انجمن )

www.jsp.parsiblog.com

شادباش جشن سـده

به نام یزدان پاک

 

آتش نماد فروغ خداوندی در اندیشه ای ایــرانی _ انجمن جوانان سپید پارس

جشن کهن و فرخنده ی سـده یادمان و گرامی داشت پیدایش آتش از سوی هوشنگ پادشاه پیشدادی ایران زمین بر همه ی ایرانیان و پارسی زبانان سراسر گیتی که مهر جان به فرهنگ و نامش بسته اند همایون و خجسته باد . 

 

فردوسی بزرگ در جاودان نامه ی شاهنامه می فرمایند :

         جهاندار پیش جهان آفرین                       نیایش همی کرد و خواند آفرین

   که او را فروغی چنین هدیه داد                 همین آتش آنگاه قبله نهاد

بگفتا فروغی است این ایزدی                   پرستید باید، اگر بخردی

     شب آمد برافروخت آتش چو کوه               همان شاه در گرد او با گروه

     یکی جشن کرد آن شب و باده خورد          سـده نام آن جشن فرخنده کرد

             زهوشنگ ماند این سـده یادگار                 بسی باد چون او دگر شهریار

جشن فرخنده ی سده، یادمان گرامیداشت پیدایش آتش _ دهم بهمن ماه خورشیدی _ انجمن جوانان سپید پارس

با سپاس

پیوند های مردمی - انجمن جوانان سپید پارس

    www.jsp.parsiblog.com